.
اینکه دیگر یار با ما یار نیست
یار هست، اما کسی با یار نیست
.
تا نباشد فاصله، ره بیهده است
فاصله بسیار و ره تا یار نیست
.
من که باید گم شوم هم گشتهام
بی تو هر جایی که آنجا یار نیست
.
بر درِ دریای هستی موجزن
خوشگمانم، وه که دریا یار نیست
.
میزند بر سقف دنیایم چراغ
تا بگوید دین و دنیا یار نیست
.
گیجتر از مور بر اهرام من
از چه مینالم که دردا یار نیست
.
در دل کابوس خامی سوختم
بس که پختم با خود اینجا یار نیست
.
۲۲ فروردین ۸۸
درباره این سایت